فقط خدا تنهاست
گفتم به مهدی برمن عاشق نظرکن گفتاتوهم ازمعصیت صرف نظرکن گفتم به نام نامیت هردم بنازم گفتاکه ازاعمال نیکت سرفرازم گفتم که دیدارتوباشدآرزویم گفتاکه درکوی عمل کن جستجویم گفتم بیاجانم پرازشهدصفاکن گفتابه عهدبندگی باحق وفاکن گفتم به مهدی برمن دل خسته روکن گفتازتقواکسب عزوآبروکن گفتم دلم بانورایمان منجلی کن گفتاتمسک برکتاب وهم عمل کن گفتم زحق دارم تمنای سکینه گفتابشوی ازدل غبارحقدوکینه گفتم رخت راازمن واله مگردان گفتادلی راباستم ازخودمرنجان گفتم به جان مادرت من رادعاکن گفتاکه جانت پاک ازبهرخداکن گفتم زهجران توقلبی تنگ دارم گفتازقول بی عمل من ننگ دارم گفتم دمی بامن زرافت گفتگوکن گفتابه آب دیده دل راشستشوکن گفتم دلم ازبندغم آزادگردان گفتاکه دل بایادحق آبادگردان گفتم که شام تاردلهاراسحرکن گفتادعاهمواره بااشک بصرکن گفتم که ازهجران رویت بی قرارم گفتاکه روزوصل رادرانتظارم
نظرات شما عزیزان: اکبر(تنها)
ساعت11:14---20 تير 1392
سلام سوگولم خسته نیلشی خدا قوت فقط میتونم بگم عالی بود
سلام خوبی ...
این شـاخـه ی نـــ❤ــــازک ِ ســرنــــ❤ـــوشت تحـمّل ِ وزن ِ هــــ❤ـــــردویــمان را نـــ❤ـــــداشت ! بـــالاخــ❤ــــره . . . یـــــک روز مـی شکــــــ❤ـــست ! شــــ❤ـــــایـد . . . این تـــــ❤ـــنهـا دلیـــــلی بــود . . . کـه مــــــ❤ـــــن ، دستـــــــ❤ـــــهـایــت را . . . رهــا کــــــ❤ــــردم . . . و از چـشمــهـایــــ❤ــــت . . . افـــ❤ــــــتــادم. . من ببخش این روزها سرم بد جور شلوغه دعام کن یا علی یک شنبه 16 تير 1392برچسب:, :: 10:40 :: نويسنده : سوگل
درباره وبلاگ بسم الله الرحمن الرحیم می خواهم بالحظه های پرامید, زیستنم راهویت بدهم وازروزمرگی های غفلت آوررهاشوم. می خواهم ازکشتزارعمرم طلادروکنم, پس به تابلوی زندگیم رنگ شاداب صاحب الزمان میزنم. برای همین خواستم عهدنامه ای باشماداشته باشم وبه شماقول می دهم محض خاطرت به آن وفاداربمانم تابدانی برای همیشه به یادت هستم. برای همیشه به یادت هستم. شیعیان خواب بس است برخیزید هجرارباب بس است برخیزید یادمان رفته که مهدی هم هست یادمان رفته که اومنتظراست یادمان رفته که اوپشت دراست آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|